بعضی کارکنان ـ با وجود آنچه که سازمان در زمینه گزینش، اجتماعی کردن، طراحی شغل، معیارهای عملکرد و رویه های پاداش تلاش خود را انجام می دهد ـ برای مدیریت سازمان مشکلاتی پدید می آورند.
مواردی چون تأخیر ورود مکرر، غیبت فراوان، مشاجره با همکاران، نافرمانی در برابر سرپرستان، بی توجهی به مقررات و رفتارهای دیگری از این دست؛ باعث می شود که نظم و انضباط فردی و سازمانی زیر سؤال برود.
واژه انضباط به وضعی در سازمان اطلاق می شود که در آن کارکنان بر پایه مقررات و استانداردهای رفتار مقبول عمل کنند. هنگامی که کارکنان از آنچه که از آن ها انتظار می رود آگاه باشند ـ با فرض این که این استانداردها و مقررات را منطقی بدانند ـ درصدد برآوردن انتظارات سازمان بر خواهند آمد. ولی همه کارکنان مسؤلیت منضبط بودن را نمی پذیرند و مفاهیم انگیزشی که به طور معمول در سازمان ها به کار گرفته می شود، برای ایجاد رفتار مسؤلانه در برخی از آنان بسنده نیست
مواردی چون تأخیر ورود مکرر، غیبت فراوان، مشاجره با همکاران، نافرمانی در برابر سرپرستان، بی توجهی به مقررات و رفتارهای دیگری از این دست؛ باعث می شود که نظم و انضباط فردی و سازمانی زیر سؤال برود.
واژه انضباط به وضعی در سازمان اطلاق می شود که در آن کارکنان بر پایه مقررات و استانداردهای رفتار مقبول عمل کنند. هنگامی که کارکنان از آنچه که از آن ها انتظار می رود آگاه باشند ـ با فرض این که این استانداردها و مقررات را منطقی بدانند ـ درصدد برآوردن انتظارات سازمان بر خواهند آمد. ولی همه کارکنان مسؤلیت منضبط بودن را نمی پذیرند و مفاهیم انگیزشی که به طور معمول در سازمان ها به کار گرفته می شود، برای ایجاد رفتار مسؤلانه در برخی از آنان بسنده نیست